🎤 تفسیر معاصرانه قرآن از زبان مصطفی ملکیان
تفسیر معاصرانهی قرآن کریم که با ترجمهی دوست عزیز بنده، جناب آقای دکتر انشالله رحمتی، که به زبان فارسی ترجمه شده است تفسیری است با این چند مشخصه که خدمتتان عرض میکنم:
🔻مشخصههای تفسیر معاصرانهی قرآن
۱. نکتهی اول این است که این تفسیر، تفسیری نیست که یک مفسّر خاص بر قرآن نوشته باشد، بلکه چهار مورد از اسلامشناسان غربی این تفسیر را به صورتی که خواهم گفت گردآوری کردهاند. این چهار فرد را ابتدا اسم خواهم برد: ماریا دَکاکه، جوزف لومبارد، جانِر دَگلی، محمد رُستُم. این چهار اسلامشناس زیر نظر و با اشراف دکتر سید حسین نصر این تفسیر را گردآوری کردند.
طریقهی گردآوریشان هم اینگونه بوده است که ابتدائاً در میان تفاسیری که در طول تاریخ بر قرآن کریم نوشته شده است دو دسته تفاسیر را کنار گذاشتهاند: یکی تفاسیری که صبغهی اسلام بنیادگرایانه در آنها وجود دارد، و یکی تفاسیری که صبغهی اسلام تجددگرایانه در آنها وجود دارد؛ و فقط به تفاسیری پرداختهاند که صبغهی سنتگرایانه دارند. البته شکی نیست که آن دو دسته تفاسیر اگر هم به حساب میآمدند تعدادشان به لحاظ کمّی خیلی کمتر از تفاسیر سنتگرایانهای است که در این کتاب به حساب آمدهاند.
از میان تفاسیر سنت گرایانه هم آمده اند ۴۰ تفسیر را انتخاب کردهاند و هر چه دربارهی آیات قرآن میخواستند بگویند از دل این ۴۰ تفسیر استخراج کردهاند؛ به این معنا که هر آیهای که از همهی تفاسیر پذیرفتنیتر است آن را نوشتهاند، حال گاه تفسیرِ پذیرفتنی، یک تفسیر بوده، گاه دو تفسیر بوده و گاه سه تفسیر. از این نظر گفتم این تفسیر نوشتهی یک مفسّر خاص نیست، بلکه گزیدهی بهترین تفاسیر سنتگرایانه است، البته از نظر این چهار گردآورنده و سرویراستار.
۲. این تفسیر، به این لحاظ، باید بگوییم، علاوه بر اینکه تفسیر قرآن است، گزیدهای از تفاسیر است. و چون گزیدهای از تفاسیر است یک وجهِ صرفهجویانه دارد. به این معنا که اگر بخواهید این مقدار اطلاعات را از تفاسیر کسب کنید، باید خیلی وقت و نیروی بیشتری صرف کنید نسبت به اینکه این تفسیر را مطالعه کنید.
🔻 دربارهی ارزشداوری این کتاب هم چند نکته خدمتتان عرض کنم:
۱. اول اینکه همان طور که گفتم این تفاسیر با مشرب سنتگراییِ دینی جمعآوری شدهاند. بنابراین شما هیچ نکتهای در این تفسیر نمیبینید که تجددگرایانِ دینی یا بنیادگرایان گفته باشند. از این لحاظ که دیگر تفاسیر نیامدهاند، این تفسیر از این جهت یک نقصانی دارد. اما سرویراستار در مقدمهی کتاب به دو نکته دقت کرده است و بیان کرده است، که چه بپذیریم و چه نپذیریم این نقصان را میخواسته علت مخفّفهای برایش پیدا کند.
نکته اول اینکه گفته است عموم [تفسیرهای] مسلمان سنتگرایانه بودهاند؛ و نکته دوم اینکه فهم درست از قرآن را فقط سنتگرایان دارند[!]
۲. واقعاً در این تفسیر زیادهگویی وجود ندارد. ما در تفاسیرهایمان خیلی زیادهگویی وجود دارد. شما هر کدام از تفاسیری که در این فهرست چهل تفسیری هم میگنجند [ببینید]، نویسندهی آن کتاب بارها و بارها یک مطلب را تکرار کرده است. شما در این تفسیر اصلاً این چیز را نمیبینید. بنابراین آن چیزی که ما از آن تعبیر میکنیم به «ایجاز» خیلی رعایت شده است.
۳. این تفسیر، تفسیری است که هر چه مطلبی را در جاهای دیگر این تفسیر به آن ارجاع داده شده است جابه جا ذکر میکند، یعنی شما علاوه بر اینکه یک موضع را میفهمید، اگر بخواهید در جاهای دیگر تفسیر آن را پیدا کنید، به آن ارجاع میدهد.
۴. در حالی که تفسیر آیهبهآیه صورت گرفته است، ولی نویسندگانِ تفسیر در آخر کار آمدهاند یک سری مقالاتی را جمعآوری کردهاند که یک دید موضوعی به قرآن کردهاند نه دید آیهبهآیه. این دید موضوعی اگرچه حجمش به اندازهی تفسیر ترتیبی نیست، ولی خود اینکه در یک تفسیر ما هم از منظر ترتیبی و هم از منظر موضوعی به قرآن نگاه کنیم به نظر من این هم یک امتیاز است.
🔻 با این حال چیزی را با قاطعیت میگویم که اگر کسی بخواهد یک تفسیر را از میان تمام تفاسیری که در طول تاریخ نوشته شده است مطالعه کند من میگویم آن، همین تفسیر معاصرانهی قرآن است. بهترین تفسیر همین تفسیر است با اینکه مواد خام این تفسیر از دل ۴۰ تفسیر بیرون آمده است.